جدول جو
جدول جو

معنی چیزخور شدن - جستجوی لغت در جدول جو

چیزخور شدن(پَ تَ)
زهر خورانیده شدن. مسموم شدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پُ کَ دَ)
مسموم کردن. زهر دادن. زهر به خورد کسی دادن. زهر دادن برای کشتن یا ایجاد عیب و نقصی. سم خورانیدن کسی را بی آگاهی او. او را برای دیوانگی یا عاشق شدن یا کشتن بی علم او زهر خورانیدن: فلان وزیر را چیزخور کردند، زهر دادند و کشتند. سگها را دزدها چیزخور کردند، زهر دادند و کشتند. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا